loading...
سایت جامع راهنمایی و مشاوره
خضر ایرانمنش بازدید : 9 شنبه 09 فروردین 1393 نظرات (1)
 مشاوره از نظر لغوی به معنی همکاری کردن و رای دیگری را در انجام کاری خواستن است. تعریف مشاوره : پاترسون ، مشاوره را جریان  یاری دهنده ای می داند که به ارتباط خاص بین دو نفر نیاز دارد. یکی از این دو نفر یعنی مراجع معمولا با مشکل روانی و عاطفی مواجه است ، و دیگری یعنی مشاوره که در حل مشکلات روانی مهارت دارد. از طریق ایجاد ارتباط خاص مشاوره ای ، مشاور به مُراجع کمک می کند تا راه حلی برای مشکلش بیابد به نظر او رابطه حسنه بین مراجع و مشاور اثر روان درمانی مهمی دارد. به طوری که اگر مشاور نتواند چنین رابطه مطلوبی را ایجاد کند مشکل مراجع در حد مطلوب و مقبولی حل نخواهد شد . مشاوره به دو صورت فردی و گروهی انجام می شود . مشاوره گروهی : یک سلسله فعالیتهای سازمان یافته و تعامل بین اعضای گروه است که در یک زمان و در یک مکان بخاطر حل مشکل معین و یا گفتگو درباره مسائل گوناگون انجام می پذیرد. مواردی را که مشاور باید برای تشکیل مشاوره گروهی رعایت کند به شرح ذیل است . 
خضر ایرانمنش بازدید : 5 چهارشنبه 10 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

نگاه اجمالی

جان برودوس واتسون (Jahn Broadus Watson) روان شناس آمریکایی نخستین پژوهشگری است که روان شناسی پاولف را در آمریکا رواج داد و از نتیجه بررسی‌های او برای گسترش نظریه خود بهره گرفت. وی اعتقاد راسخ داشت که یادگیری براساس نظریه و نظام پاولف توصیف می‌شود، یعنی یادگیری ، فرآیندی است از بازتاب‌های شرطی که از طریق جانشین ساختن محرک شرطی به جای محرک اصلی حاصل می‌شود.

توجیه یادگیری از طریق شرطی سازی کلاسیک

توجیه یادگیری توسط واتسون مستقیما بر پایه مدل شرطی سازی کلاسیک پاولف قرار دارد. از نظر واتسون انسان‌ها با تعدادی بازتاب (Reflex) متولد می‌شوند. این بازتاب‌ها هم واکنش‌های حجمی غده‌ای را شامل می‌شود و هم تعداد زیادی از پاسخ‌های هیجانی. هر یک از این بازتاب‌ها را می‌توان با محرک خاصی در فرد ایجاد کرد. برای مثال احساس‌ترس از افتادن ناگهانی از بلندی ناشی می‌شود که پاسخی طبیعی است اما وجود هر محرک برجسته‌ای به هنگام وقوع پاسخ بازتابی طبیعی می‌تواند وظیفه محرک شرطی (CS) را ایفا کند و اگر این محرک بارها حضور پیدا کند سر انجام با آن پاسخ پیوند یافته ، خود منجر به پاسخ خواهد شد.

یادگیری هیجان‌ها

از نظر واتسون رفتار هیجانی نمونه دیگری از شرطی سازی کلاسیک است. و این فرض را مطرح کرد که تفاوت‌های فردی در ابتدا وجود ندارد یعنی همه افراد با بازتاب‌های هیجانی ترس ، عشق و علاقه متولد می‌شوند که در مقابل محرک خاصی (غیر شرطی) روی می‌دهند، اما سر انجام انسان‌ها به چیزهایی واکنش هیجانی نشان می‌دهند که در ابتدا هیچ اهمیت هیجانی نداشته‌اند. او اعلام داشت که همه واکنش‌های هیجانی بعدی از پیوند محرک‌هایی که در آغاز خنثی بودند یا محرک‌هایی که با پاسخ‌های هیجانی ارتباط دارند، حاصل می‌شوند. واتسون برای اثبات این فرضیه خود آزمایش مشهور و بحث برانگیز آلبرت کوچولو را نجام داد.

طرح آزمایش آلبرت کوچولو

آزمودنی این تحقیق پسر یازده ماهه به نام آلبرت بود. در آغاز تحقیق آلبرت از اشیا و افراد گوناگون ترسی (یک هیجان) نشان نمی‌داد. او به هر چیزی که در نزدیکش قرار می‌گرفت نزدیک می‌شد و آن را دستکاری می‌کرد و از جمله چیزهایی که او همیشه به سوی آن دست دراز می‌کرد موش سفیدی بود که چند هفته با آن بازی کرده بود (در واقع از موش هیچ ترسی نداشت.)

واتسون برای ایجاد ترس از موش در آلبرت یک محرک طبیعی‌ترس آور یعنی صدای بلند و شدید استفاده کرد. این کار بدین شکل بود که همزمان که آلبرت می‌خواست دستش را به سوی موش دراز کند بوسیله یک چکش و میله فلزی صدای بلند و شدیدی در پشت سر او ایجاد می‌شد. در مرحله اول آلبرت شدیدا از جا پرید و صورتش را در تشک پنهان کرد ولی او با این یک بار از موش نترسید و در چند مرحله بعدی کم آثار ترس از موش در آلبرت ایجاد شد، او به نحو چشمگیری تغییر کرده بود و زمانی که موش به تنهایی نیز ارائه می‌شد، دیگر به سمت آن دست دراز نمی‌کرد بلکه چهار دست و پا و با گریه از آن فرار می‌کرد (بعدا واتسون این ترس شرطی را در آلبرت از بین برد). این فرآیند ترس از موش را می‌توان به صورت زیر نشان داد:


(UR) بازی کردن با موش <--------------------------------------- ارائه موش (US)

(UR) ترس طبیعی از صدا <--------------------------- ایجاد صدای بلند و شدید (US)

ایجاد ترس <---------- چندین بار ----------- ارائه همزمان موش و صدای شدید

(CR) ایجاد ترس در آلبرت <------------- ارائه موش به تنهایی و بدون صدای شدید (CS)

نتایج آزمایش آلبرت

شرطی بودن رفتار هیجانی

واتسون این آزمایش را بسیار مهم می‌دانست و معتقد بود که این مطمئنا گواه برمبنای شرطی پاسخ ترس است و این موضوع تبیینی در اختیار می‌گذارد که پیچیدگی زیاد رفتار هیجانی بزرگسالان را توجیه می‌کند. پاسخهای هیجانی در نتیجه پیوند محرک‌های شرطی نظیر صداها ، بوها و محرک‌های غیر شرطی مثل موضوعاتی که باعث ترس ، خشم ، علاقه می‌شوند، ایجاد می‌شوند.

تعمیم محرک

هنگامی که پس از پنج روز دوباره آلبرت را آزمایش کردند او نه تنها از موش سفید ، بلکه از خرگوش سفید ، کت سفید ، پارچه سفید ، ماسک بابانوئل سفید و از هر چیز سفید رنگ دیگر نیز می‌ترسید، در حالی که همه این وسایل چیزهایی بودند که قبلا با آنها بازی کرده بود. واتسون این پدیده را انتقال (Transfer) نامید که عموما تعمیم محرک نامیده می‌شود و پدیده عبارت است از دادن پاسخ‌های یکسان و مشابه هنگام مواجه شدن با هر یک از محرک‌های مربوط.

یادگیری عالی‌تر از طریق شرطی سازی

واتسون می‌گوید: کل یادگیری عبارت است از پاسخ‌هایی که برگزیده و زنجیره می‌شوند. حتی زنجیره‌های پیچیده رفتار از فرآیند شرطی سازی حاصل می‌شوند که به موجب آن جدیدترین رفتار از طریق نوعی زنجیره شدن پاسخ‌ها به محرک‌ها به وجود می‌آیند. یادگیری پیچیده تر در واقع شرطی کردن زنجیره‌های محرک - پاسخ (S---->R) بیشتری است که در نهایت منجر به عادت می‌شود.

ارزیابی نظریه واتسون

واتسون عمیقا به شرطی سازی اعتقاد داشت و چیزها و نظریه‌های غیر از آن را بشدت رد می‌کرد. او با اخذ تحقیقات پاولف و ارائه مدل انسانی آن و با دفاع از دیدگاه لوح سفید جان لاک (John Lak) فیلسوف انگلیسی (این نظر قبل از واتسون ارائه شده بود) بر توانایی ایجاد و تغییر رفتار دلخواه از طریق شرطی سازی تاکید کرد. این دیدگاه در کنار دیدگاههای دیگر نظیر محیط گرایی و عینی گرایی منجر به ارائه نظریه رفتارگرایی (Behaviorism Theory) از طرف واتسون شد که قدم اول ان در سال 1913 میلادی با مقاله‌ای تحت عنوان روانشناسی به گونه‌ای که رفتارگرا آن را درنظر می‌گیرد، برداشته شد. امروزه این مقاله به بیانیه رفتارگرایی مشهور است.
خضر ایرانمنش بازدید : 10 چهارشنبه 20 فروردین 1393 نظرات (0)

مقدمه:

یکی از اهداف و وظایف مهم آموزش و پرورش ایجاد زمینه برای رشد همه جانبه فرد و تربیت انسان های سالم،کارآمد و مسئول برای ایفای نقش در زندگی فردی و اجتماعی است یکی از برنامه ها و فعالیت های که در تسهیل فرایند رشد تعلیم و تربیت دانش آموزان نقش مهمی ایفا می کند برنامه را و مشاوره است در فرآیند راهنمایی و مشاوره تلاش می شود تا با در نظر گرفتن نقش هر یک از عوامل و موٌلفه های موثر در تعلیم و تربیت اعم از بر نامه های درسی، مدیر، معلم، عوامل اجرایی، والدین ، گروه همسالان و سایر عناصر درون و برون از مدرسه و همچنین ویژگی های روانشناختی فردی و گروهی دانش آموزان با به کار گیری روش های علمی و تخصصی و فنون و تکنیک های راهنمایی و مشاوره به دانش آموزان کمک نمود . تا ضمن سازگاری عاطفی و روانی با شرایط و موقعیت های مختلف ، نسبت به اخذ تصمیم و انتخاب مناسب و برنامه ریزی برای اجرای تصمیم های خویش اقدام نماید. و در خدمات راهنمایی و مشاوره ضمن شناخت ویژگی های جسمی،ذهنی،روانی،اخلاقی و اجتماعی دانش آموز موانع و مشکلات فرا روی رشد و بالندگی وی نیز شناسایی شده و به فرد کمک می شود. تا بتواند مسیر مناسب را در جهت رشد و تعالی فردی و اجتماعی خویش انتخاب و طی نماید و مشاور به عنوان یک فرد متخصص و هماهنگ کننده این خدمات به عنوان محور ترین عناصر مطرح است. و اساس کار مشاور بر ایجاد رابطه توام با اعتماد با دانش آموز ، اولیاء، مدیر، معلم، و سایر عوامل موثر در رشد و بالندگی دانش آموز استوار است. لذا فرد مشاور علاوه بر دانش تخصصی باید از ویژگی های شخصیتی نظیر: گرم و صمیمی بودن، علاقمندی به کمک و یاری دیگران ، ثبات روانی و عاطفی،استقلال فکری، تعهد، راز داری ،نظم و انظباط کاری برخوردار باشد مشاور سعی می کند با جمع آوری اطلاعات فردی و محیطی مرتبط با دانش آموز طی یک برنامه ی منظم خدمات راهنمایی و مشاوره را با اصول و معیار های علمی در ابعاد سازگاری ،عاطفی و روانی، تحصیلی و شغلی ارایه کند در این رابطه خدمات متنوع راهنمایی و مشاوره به صورت فردی و گروهی و اطلاع رسانی به هنگام در زمینه ی نیازهای دانش آموز به عنوان یک فعالیت پیشگیرانه مورد تاکید است. و در نظام جدید آموزش متوسطه ملاک های زیر در هدایت تحصیلی دانش آموزان دخالت داده می شوند:

1) شاخص پیشرفت تحصیلی در دروس خاص سال اول دوره متوسطه .

2) شاخص پیشرفت تحصیلی در دروس خاص دوره سه ساله راهنمایی.

3)استعداد تحصیلی اختصاصی( برآورد شده توسط دبیران دروس خاص)

4) هوش یا استعداد عمومی

5) علاقمندی به رشته تحصیلی (رتبه بندی شده توسط دانش آموز)

6) اولویت یا مناسب بودن رشته تحصیلی (رتبه بندی شده توسط اولیاء دانش آموز)

7) رغبت تحصیلی و شغلی

8) نتیجه بررسی های مشاور

انتظار می رود : که هر کدام از عوامل یاد شده در پیشرفت تحصیلی دانش آموز نقش تعیین کننده ای داشته باشد . به عبارت دیگر تصور برنامه ریزان و مجریان طرح هدایت تحصیلی این است که سهم هر کدام از این عوامل در پیشرفت تحصیلی دانش آموز معنا دار است.

عوامل موثر در لزوم و گسترش راهنمایی:

بررسی راهنمایی به مفهوم کلی و از جنبه های مختلف، کار ساده ای نیست. ولی دو عامل اساسی زیر، تحول و تغییر و لزوم راهنمایی را در زمان حاضر، بیش از پیش موجب شده است:

الف: توسعه پدیده شهر نشینی.

ب: ترقی تکنولوژی.

پدیده شهر نشینی، تنوع و تقسیم مشاغل را باعث شده است ، و ترقی تکنولوژی نقش تخصص را در احراز شغل بر جسته کرده است ، به علاوه تحول مستمر تکنولوژی جدید،ایجاب می کند که باید افراد، نه تنها برای مشاغل معین آماده شوند، بلکه توانایی خاصی نیز برای سازش های متوالی و پذیرش دگرگونی ها داشته باشند.

چند عامل فرعی زیر که در واقع زاییده دو اصل فوق هستند، در ضرورت و پیدایش فکر راهنمایی و همچنین گسترش آن موثر بوده اند:

1- اهمیت یافتن آموزش فنی و حرفه ای و گرایش افراد به سوی این نوع مشاغل، تا جایی که بتدریج مراکز کشاورزی را ترک کرده ،و جذب قطب های صنعت و به ویژه خدمات می شوند. این وسعت میدان تغییر مشاغل ، اهمیت مسئله راهنمایی آموزشی و حرفه ای را بر مدیران و مسئولان اقتصادی و تربیتی روشن می کند. ما نیز هم اکنون در مرحله گذار از زندگی کشاورزی، به صنعتی و خدمات هستیم و باید جوانان را برای این مرحله انتقالی آماده سازیم.

2- پیدایش افکار انسان دوستانه و نفوذ روز افزون آن به داخل نظام های تربیتی برای رفع مسائل و مشکلات دانش آموزان: افکار عدالت خواهانه ، ابتدا در عرصه های سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی ظاهر شده و سپس نظام های آموزشی را نیز در بر گرفته است.

3- افزایش نقش اجتماعی مدارس در هدایت تحصیلی ، سازشی و حرفه ای دانش آموزان : تحولات سریع اجتماعی و اقتصادی ، سنت های دیرینه را در هم می شکند ، و ارزش های تازه ای را جایگزین ارزش های کهنه می سازد . دیگر خانواده ها به تنهایی قادر نیستند تمام مسئولیت های آموزش و پرورش فرزندان خود را بر عهده بگیرند. از طرفی بالا رفتن سطح توقع مردم و نیاز های جدید نیز باعث شده است که پدر و مادر، بیشتر وقت خود را در خارج از خانه به گذارند و فرصتی برای راهنمایی و تربیت کودکان خود نداشته باشند. نقش مسجد و کلیسا هم محدود به آموزش ارزش های اخلاقی شده است. در نتیجه مسئولیت راهنمایی بتدریج از خانواده ها و کلیسا و مسجد، به مدارس انتقال یافته است.

4- تحول جوامع سنت گرا و خود کامه به آزاد اندیش و مردمی: تغییرات اجتماعی و سیاسی در جهان ، به افراد ، علی رغم موقعیت خانوادگی، اجتماعی و طبقاتی ،فرصت تصمیم گیری و انتخاب داده است، و باید به آنها کمک شود که به بهترین شکل ، از فرصت ها، امکانات، و استعداد های خود بهره برداری کنند.

5- گسترش علوم و علوم رفتاری: توسعه علوم به طور عام و کلی ، باعث پیدایش رشته های متنوعی شده است که الزاما بر تصمیم گیری دانش آموزان در انتخاب رشته تحصیلی تاثیر گذاشته است. همچنین با پیدا شدن علوم رفتاری به طور خاص ، شناخت ما نیز از فرد و محیط ، متقابل اند افزایش یافته است. توسعه حرفه روانشناسی ، مخصوصا بهداشت روانی، باعث تاسیس کلینک های روانی ، و مراکز راهنمایی کودکان شده است. پیشرفت در تهیه آزمون های مختلف هوش، استعداد، رغبت و شخصیت ، راه را برای شناخت بهتر توانایی ها و نارسایی های دانش آموزان، و هدایت آنها براساس این شناخت هموار کرده است. جامعه شناس ی به ما کمک کرده تا،نقش افراد را در جوامع بهتر و روشن تر درک کنیم. علم اقتصاد ، اطلاعات حاصل از تجارب کار و نقش و موقعیت افراد در اقتصاد پیچیده را در اختیار ما گذاشته است. و بالاخره مردم شناس ی ، که درک ما را از تاریخ فرهنگ ملت ها افزایش داده است.

6- چگونگی رشد و تکامل انسان : رشد فرد به ویژه از نظر روانشناسی کودک و نوجوان، امر راهنمایی را ضروری ساخته است. زیرا اولا: نوزاد انسان بسی ناتوان تر از نوزاد حیوان است، و در نتیجه بر خلاف حیوان که براساس رفتار غریزی ، خیلی سریع با محیط سازش می کند، و زندگی ساده و یکنواخت خود را دنبال
می نماید، به خاطر طولانی بودن دوران کودکی نیازمند مراقبت ، یادگیری و راهنمایی بیشتری است. ثانیا: نوجوان در مرحله بحران بلوغ ، به لحاظ ناسازگاری و آرمان گرایی از سویی و تازگی مشکلات و نداشتن تجربه کافی از سوی دیگر، نیازمند هدایت و راهنمایی است که بتواند به سلامت این دوره را پشت سر بگذارد.

باید توجه داشته باشیم ، که راهنمایی باید در خدمت همه فراگیران باشد و به گروه معینی اختصاص پیدا نکند، زیرا برای همه مشکلاتی پیش می آید. گر چه جوانان برای یادگیری و کسب معلومات به مدرسه می روند، ولی گاه یک مشکل عاطفی، شدیدا جلوی یادگیری را می گیرد. دانش آموز آشفته و پریشان ، قادر نیست، ذهنش را متوجه تکالیف مدرسه کند.زیرا لازمه یادگیری، رغبت و انگیزه است از طرفی انگیزه هم در بحران احساسات، بتدریج از بین می رود ،و هر ناراحتی ،ناراحتی دیگری را موجب می شود. نگرانی و اضطراب دانش آموز با احساس شکست در کار ، تشدید می شود. باید به دانش آموزان در رفع این بحران کمک شود ، زیرا صرفه نظر از جنبه انسان دوستی آن، چنین کمکی از تلف شدن کوشش های تحصیلی جلوگیری می کند. چه بسا افرادی که ممکن است معلومات لازم را برای امرار معاش آموخته باشند، ولی به علت ناراحتی های عاطفی، و بی نظمی های رفتاری ، نتواند در شغل خود، فرد لایق و با کفایتی باشند و از زندگی لذت ببرند.

مفهوم راهنمایی:

مفهوم راهنمایی مانند: تعریف آن خالی از ابهام نیست.برای مثال: گاه ممکن است فرد از طریق خواندن یک کتاب ، یک مقاله و یا دیدن یک فیلم به حل مشکل خویش نائل آید که در این صورت کتاب، مقاله و فیلم نقش راهنمای وی را ایفا می کنند و آنچه که وی ارائه شده راهنمایی تلقی می شود.زمانی هم راهنمایی صرفا به معنی نصحیت کردن و پند و اندرز دادن است مانند: هنگامی که والدین از راه دلسوزی به فرزندان خود راه نشان می دهند. و برایشان تعیین تکلیف می کنند گاهی هم راهنمایی به معنای پیروی محض فرد از یک سلسله اصول مدون و هماهنگ کردن رفتار با این اصول است مانند: راهنمایی در قالب دین و مذهب که رعایت اصول آن برای بهبود زندگی انسان و هدایت وی ضروری به حساب می آید. همه موارد فوق می توانند راهنمایی باشند ولی راهنمایی صرفا محدود به یکی از آنها نمی شود آنچه قابل ذ کر است این می باشد که تمام مفاهیم راهنمایی از هر نظر و دید گاهی که بررسی کردند. دارای یک هدف کلی هستند و آن کمک به فرد است برای یافتن راه خود و رسیدن به درجات بالاتری از کمال ، معرفت و آگاهی اگر چه استقرار راهنمایی در جامه عملا پیشرفت موزون و همه جانبه اجتماع را به بهترین وجه فراهم می سازد اما درک سطحی از مفاهیم عمیق و علمی راهنمایی که دامنه آن به تمام فعالیت های روزمره کشانده شده است مشکلات عدیده ای را در سر راه طراحی ، اجرا و ارزشیابی آن به وجود می آورد توجه به نکات زیر می تواند زمینه اعتلای راهنمایی را در جامعه به وجود آورد :

اول: آنکه راهنمایی در شرایطی امکان پذیر می باشد که وجود چارچوب خشک مانع به کارگیری آن نشوند. یعنی: تشکیلات قوانین و مقررات مربوط به آن به گونه ای تغییر یابند که نه تنها پذیرش آن را ممکن سازند بلکه ضرورت اجرای اش را نیز فراهم نمایند.

دوم: آنکه براساس داده ها و یافته ها علمی جهان کنونی راهنمایی باید به موقع انجام پذیرد به بیان دیگر ، باید تا آنجا که ممکن باشد و یافته های علمی و ابزار های فنی اجازه دهند هر چه سریعتر به امر راهنمایی اقدام کرد زیرا اقدامات دیر رس به منزله اتلاف وقت نیروی انسانی و در نتیجه در حکم زیان و خسران اقتصادی جامعه خواهد بود.

سوم:آنکه اگر چه راهنمایی از دیر باز به صورت غیر علمی و عملی و بدون پایه های توجهی به صورت فردی انجام می شده است اما امروزه به عنوان یک فعالیت علمی باید متخصصان در پیاده کردن آن استفاده کرد. در عصر حاضر،دیگر نمی توان به این صورت و بدون داشتن پایه علمی کافی ، خود را متخصص راهنمایی دانست . بدون شک عمل می تواند درک مسائل را آسان سازد ، اما نداشتن پایه علمی کاری است که راهنمایی را بدست افراد غیر متخصص دچار تناقضات گوناگون می نماید.

چهارم: آنکه جاری ساختن امر راهنمایی در مقیاس ملی ، موجب می شود که افراد آن جامعه ، بهترین موثرترین تلاش های خود را در راه سازندگی اجتماع به کار بندند و پشتوانه پایداری این توانش ها ، رغبت و انگیزه ای است که در آن از خود نشان می دهند بدیهی است که این توانش های انگیخته باید در جهاتی که تحول و گسترش جامعه ضرورت آنها را فراهم آورده باشد به کار افتند.

پنجم: آنکه بدون ایجاد طرح های مشخص علمی جامع و اجرای آنها در شرایط صحیح یعنی: داشتن نیروی انسانی متخصص، تجهیزات، امکانات و وسایل کافی ، نمی توان به نتایج قابل توجهی دست یافت. زیرا اقدامات نا منظم، پیش بینی نشده و جهت نا یافته ، بدون شک به نا هماهنگی و نا موزونی جامعه منجر خواهد شد و بهره ای عاید آن نخواهد کرد.

تعریف راهنمایی:

درباره مفهوم کلمه راهنمایی تعریفی که مورد توافق همگان باشد وجود ندارد و از دید گاه های مختلف تعاریف متعددی برای آن ارائه شده است. آشنایی با چند نمونه آنها ذهن خواننده را روشن تر می کند. راهنمایی که معنی لغوی آن هدایت کردن،و ارشاد نمودن می باشد و مفهوم گسترده دارد. در مفهوم کلی و عام گاهی مطالعه کتاب ها و مقاله ها و یا گوش دادن به یک سخنرانی و خطابه می تواند راهنمایی باشد و به فرد بینش دهد و یا به حل مشکل فرد در زمینه هایی کمک کند . زمانی نصحیت و پندی که در یک ارتباط مطرح می شود ممکن است مشکل گشا باشد و به هدایت فرد منجر گردد هنگامی هم تبعیت از اصول و قوانین خاص میتواند هادی و راهنمای انسان باشد . هریک از موارد فوق اصطلاح راهنمایی را به نحوی توجیه می نماید در عین حال باید بدانیم که تعریف راهنمایی به موارد بالا محدود نمی گردد و از دید گاه های متعدد می توان تعاریف گوناگونی از آن داد که به برخی از آن می پردازیم: اصولا راهنمایی از هر دید گاهی که در نظر گرفته شود به خاطر کمک به فرد برای شناخت خود و نیل به درجات بالاتری از کمال و معرفت اعمال می گردد.

به عقیده شرتزر و استون. (1974):راهنمایی جریانی است که فرد را به شناخت محیط پیرامون یاری می دهد. این تعریف گرچه بر شناخت و فهم خویشتن و محیط تاکید می نماید. ولی دقیقا مشخص نمی کند که هدف چیست؟ و از این رو نمی تواند تعریف مورد پذیرش باشد .

مک دانیل (1965 ): معتقد است راهنمایی وسیله ی کمک به فرد در درک و بکار بردن آگاهانه فرصت های تحصیلی و شخصی است که در اختیار دارد یا می تواند داشته باشد و به عنوان کمکی منظم به همه دانش آموزان برای رسیدن به یک سازگاری رضایت بخش در مدرسه و در زندگی است.

به اعتقاد ترکسلر(1957): راهنمایی فرد را قادر می سازد تا توانایی ها و رغبت ها و شخصیت خویش را بشناسد و در حد امکان در صدد توسعه و رشد آنها برآید و سرانجام با توجه به اهداف اش اداره زندگی خویش را بشناسد.

در این صورت اولاً: معلوم نیست که راهنمایی یک واقعه آنی و یا یک جریان پیوسته و مداوم است .ثانیا: اعتقاد به این که راهنمایی باید فرد را یاری دهد تا براساس اهداف خود به اداره خویش بپردازد. در تمام موارد صحیح و منطقی به نظر نمی رسد .زیرا ممکن است زمانی فرد دارای اهداف خودخواهانه و مضر به حال خود و جامعه باشد. با اعمال دقیق راهنمایی و استفاده از ابزار و فنون به فرد کمک می شود.

تا توانایی ها و محدودیت های اش را بشناسد و بر اساس چنین شناختی ، تصمیمات مناسب و موافق ای در جهت تامین نیازهای فردی و اجتماعی اتخاذ نماید.

ولی از راهنمایی به معنای خاص آن، یعنی: در چارچوب آموزش و پرورش تعاریفی شده است که ما در اینجا دو نمونه از آنها را ذکر می کنیم:

الف)راهنمایی عبارت است از کلیه خدماتی که به بهترین نحو، پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را در مدرسه، تسهیل کند و به آنان کمک نماید ،تا توانایی ها، محدودیتها و علایق خود را شناخته و با توجه به نیازهای جامعه، رشته تحصیلی خود را انتخاب کنند.

ب)راهنمایی، کمک و یاری منظمی است به فرد ،تا استعدادهای خود را دریابد ، رفتار و حالات خویش را منظم سازد،قادر به حل مسائل و مشکلات ا ش گردد. در انتخاب دروس و رشته تحصیلی تصمیم بگیرد. کار و شغل مناسب پیدا کند برای رقابت آزاد و پسندیده تربیت شود،شایستگی و شرایطی را دارا گردد تا بتواند به بهترین وجه، رشد و کمال یابد.

اصول اساسی راهنمایی:

اصل اول:راهنمایی را کمک به فرد (دانش آموز) در روند رشد تعریف می کنند. راهنما کسی است که از مفهوم راهنمایی و رشد فرد آگاه است . او از مسئولیت استقبال می کند و به ارزش های فردی احترام می گذارد .در راهنمایی فنون و روشهایی برای کمک نمودن به فرد وجود دارد . این کمک ها موجب تجارب فرد شده و فرصت فکر کردن و معنا دادن به رشد او را توسعه و تعالی می بخشد.

اصل دوم: خود پنداری و اظهارات درونی و شخصی مراجع و امور و مسائل اجتماعی و خارجی دو موردی هستند که راهنمایی این دو زمینه را در نظر می گیرد. به عبارت دیگر دنیای هر فرد و ادراکات شخصی او از یک سو،و حوادث و مسائل خارجی از سوی دیگر در هم دخالت کرده و بر یکدیگر تاثیر می گذارد.

اصل سوم: برای مراجع باید ارزش و قدر قائل گردید. بدون توجه به عقیده ،موقعیت اجتماعی، جنس،نژاد، ملیت و وضع مالی او پس اصل شناسایی منزلت و قدر فرد و احترام به انتخاب او باید در راهنمایی منظور باشد. فرد در مسیر زندگی با موقعیت ها و موارد متعددی مواجه می شود که با توجه به مسئولیتی که نسبت به خود و جامعه دارد می تواند و قادر است . آنچه را که در راه آن تلاش می کند بدست می آورد.

اصل چهارم:در راهنمایی فرد را کمک می کنند تا به انتخاب عاقلانه اقدام نماید.طرح ریزی نماید و تفسیر کند و سازگاری های لازم را با محیط بدست آورد. سدها و موانعی که در مسیر نقشه ها و تدابیر او وجود دارد . شناخته و از سر راه برداشته می شود.در راهنمایی کمک ، می کند تا در جریان زندگی و در موقعیت های متناسب فراگیر آزادانه دست به انتخاب زده و عمل کند و مسئول کار و عمل خود باشد.

اصل پنجم:راهنمایی نباید تحمیل گردد و به اجبار انجام گیرد یعنی: راهنمایی گرایشی به جانب همکاری دارد و اجبار و اکراه در آ ن وجود ندارد دانش آموزان را نباید به خدمات راهنمایی مجبور ساخت اگر بدین گونه رفتار شود و آنان به صورت غیر داوطلب به مسئولان راهنمایی ارجاع گردند. مقاومت و رنجشی در آنها دیده می شود که این عمل اثرات نا مطلوبی خواهد داشت .راهنمایی به انگیزه درونی و اشتیاق به تغییر استوار است نه انگیزه خارجی . هر دانش آموز حق دارد که برای حل مشکل خود کمک طلب کند.

اصل ششم: راهنمایی پوششی مداوم و پی در پی راهنمایی جریان پیوسته ای از کمک به فرد است. و در تمام طول زندگی ادامه دارد در دوران تحصیل از کودکستان آغاز و تا دانشگاه ادامه پیدا می کند. طرح واحدی دارد که به کل برنامه مدرسه پیوستگی داشته و از آن تبعیت می کند.

اصل هفتم: راهنمایی مبتنی است: بر مطالعه فرد و جامعه او البته قبل از کمک ها لازم است توانایی ها ،
قدرت ها و ضعف ها ی او درک شوند. برای فهمیدن و شناختن هر دانش آموز فنون و روشهایی وجود دارد و ممکن است از یافته های دیگر رشته ها نیز در چنین فهمی استفاده شود.

اصل هشتم:در راهنمایی گروه های زیادی کمک می کنند و هر کس در چارچوب تخصص و صلاحیت های خود از این گروه ها می توان معلمین و مشاوران ،مدد کاران اجتماعی ، والدین و... را نام برد که همگی از نزدیک در وظیفه خطیری که به عهده دارند همکاری و تشریک مساعی می نمایند.

اصل نهم:راهنمایی به دانش آموز کمک می کند تا در شناختن خود موفق گردد. توانایی های بالقوه خود را بالفعل کند در این مسیر باید به دانش آموز کمک نمود تا او مقاصد عالی حیات و ارزش های اخلاقی را بشناسد محدودیت های خود را بداند و موقعیت ها و فرصت ها را درک نماید.

اصل دهم : راهنمایی در تعلیم و تربیت سعی می کند که هر کدام از افراد را بشناسد و شخصیت بدهد و اجتماعی سازد هدف مهم راهنمایی این است که هر کدام از دانش آموزان را احیانا از اثرات نا مطلوب جمع محفوظ دارد .

هدف های راهنمایی:

از نظر راجرز ، هدف راهنمایی هم مانند: بسیاری از حرفه های که جنبه کمک و یاری دارند آن است که از طریق کمک به افراد ، رشد شخصی ،روانی و بلوغ اجتماعی را در آنان تسهیل کند. به نظر عده ای دیگر از متخصصان هدف راهنمایی آن است که به فرد کمک کند تا خود و محیط خویش را بشناسد و خود را با محیط خویش ربط دهد و سازگار کند. ولی بسیاری از صاحب نظران عقیده دارند که هدف های راهنمایی را در دو بخش آنی و غائی می توان مورد برسی قرار داد:

الف) اهداف آنی:

این گروه اهداف بیشتر جنبه پیشگیری داشته و غرض افزایش ، دانش و اطلاعات دانش آموزان در رویارویی با مسائلی است که در حال حاضر با آن مواجه هستند نظیر:انتخاب رشته ، انتخاب دوست و مسائل خانوادگی و این موارد سعی می شود دانش آموزان با موقعیت های محیطی ، استعدادها ، توانایی ها،و محدودیت های خود آشنا شوند و برای خود راه مناسبی ،انتخاب کنند. و به صورت منطقی و در زمان اندک در رفع مشکلات اقدام می نماید.

ب) اهداف غائی و نهایی:

این اهداف نیز جنبه پیشگیری دارد ولی در زمانی طولانی تر قابل دست یابی است و موارد ی از قبیل: رشد همه جانبه دانش آموز،پرورش اعتماد به نفس ،قادر ساختن فرد به حل مشکلات خویش و خود شناسی فرد و خود رهبری و مسئولیت پذیری و سازگاری فرد با زندگی را شامل می شود.(البته جدا کردن این دو هدف از یکدیگر مشکل است و در غالب موارد نمی توان بین آنها مرز مشخص قائل شد زیرا: ممکن است اقدام در جهت هدف های آنی،موجب دستیابی به هدف های آتی را باعث شود. یا بر عکس ،پیشرفت در جهت
هدف های آتی ،موجب برآورده ساختن هدف های آنی شود چنانچه در برنامه راهنمایی تنها به هدف های آنی اکتفا شود. این برنامه به وظیفه خود عمل نکرده و کار نا تمام گذاشته است. به همین دلیل، مشاور باید هر دو هدف را مورد نظر قرار دهد و به هدف های غائی، توجه بخصوص مبذول دارد. در کشورهای مختلف، هدف تعلیم .و تربیت که راهنمایی نقش تقویت کننده آن را دارد. متفاوت است در بیشتر کشورها سعی بر آن است که در فرد به طور فزاینده ای قدرت خلاقیت و خود رهبری به وجود آید. در این صورت راهنمایی نیز با این هدف و بر همین اساس پایه ریزی می شود بر عکس در بعضی کشورها به راهنمایی دانش آموزان در انتخاب رشته های تحصیلی، شغلی، و رفع مشکلات آنی توجه می شود در ایران که شاید بتوان ادعا کرد که تعلیم و تربیت در زمینه ایجاد قدرت خلاقیت ، خود رهبری و اعتماد به نفس در دانش آموزان قصور کرده است باید راهنمای ضمن توجه به هدف های عمومی آموزش و پرورش برای رسیدن به این هدف ها نیز توجه بخصوص و کوشش لازم را به عمل آورد.

انواع راهنمایی:

در کل فعالیت های راهنمایی در پنج زمینه صورت می پذیرد:

1) راهنمایی فردی

2) راهنمایی گروهی

3) راهنمایی سازشی

4) راهنمایی تحصیلی

5) راهنمایی حرفه ای

راهنمایی تحصیلی، شغلی و سازشی می تواند به صورت فردی و یا گروهی انجام پذیرد و اگر مسائل و مشکلات نیاز به بحث و بررسی در جلسات گروهی داشته باشد راهنمایی می تواند به صورت گروهی انجام پذیرد. در موارد ی نیز راهنمایی به صورت فردی باید باشد. بنابراین: سه نوع راهنمایی تحصیلی، حرفه ای و سازشی یا به صورت فردی و یا به صورت گروهی میتواند اجرا گردد.

1- راهنمایی فردی:

اگر دانش آموزی با وضعیت بحرانی پیچیده ای روبرو و نیازمند طرح، درک و حل مشکل خود باشد و یا در مسائل محرمانه خانوادگی و یا جنسی نیازمند راهنمایی باشد ضرورتا راهنمایی به صورت فردی انجام
می پذیرد. در صورتی که از دانش آموز تست های شخصیتی و یا نظیر آن به عمل آمده باشد برای شرح و تجزیه و تحلیل آنها نیز راهنمایی به صورت فردی خواهد بود. در موارد ی که دانش آموز در خود فهمی دچار اشتباهات و یا مشکلاتی باشد و آگاهی او در مورد خویشتن و محیط اجتماعی ناقص و نارسا باشد در توجیه و کمک به دانش آموز روش راهنمایی فردی باید انتخاب شود.

2- راهنمایی گرهی:

مقرارت مدرسه و آیین نامه ها، اطلاعات شغلی و تحصیلی و اطلاعاتی که مورد نیاز اکثر دانش آموزان می باشد به صورت راهنمایی گروهی برای آنان انجام می گیرد.آگاه ساختن دانش آموزان به امکانات و عوامل محیطی و اجتماعی در جلسات برای آنان فراهم می آید. این نوع راهنمایی در وقت و هزینه ها با صرفه خواهد بود و کلیه دانش آموزان از فرصت و امکانات به نحوی که نیازمند باشند استفاده خواهند برد.

گروهی از دانش آموزان مشکلات و مسائل و علایق مشترک دارند که ضرورتاً آنان باهم و به صورت گروهی راهنمایی می گردند. اغلب این گروه ها بین 4 تا 8 نفر خواهند بود. مدت جلسات برای این بین 45تا 60 دقیقه در نظر گرفته می شود. مشاورین در این گونه موارد به اعضای گروه فرصت می دهند تا با بحث ها و اظهار نظر و گفت و شنود ها در علل و راه حل های مشکلات و مسائل خود دید گاه های لازم را کسب نمایند. این گونه جلسات سودمند بوده و در اثر آن نتایج زیر را می تواند داشته باشد.

- دانش آموزان مهارتهای اجتماعی و رابطه با دیگران و نیز صحبت در جمع را تجربه کنند.

- نظریات دیگران را با دیدگاه های خود مورد ارزیابی قرار می دهند.

- زندگی در جمع و علاقه به گروه در آنان فزونی می گیرد.

- عواطف دانش آموز تلطیف و ارضاء می گردد.

- اعتماد به دیگران در دانش آموز تقویت می گردد و نیاز به پذیرش در جمع بر آورده میشود.

- دانش آموز درک می کند که کلیه افراد دارای مشکلی هستند و لذا در جمع بودن او را دچار نگرانی و اضطراب شدید نمی سازد.

3- راهنمایی سازشی:

بعضی از دانش آموزان در انطباق خود با محیط و همکلاسان و اطرافیان دچار مشکل هستند به عبارت دیگر در سازگاری با خویشتن و محیط و اجتماع توانایی و دید گاه کامل ندارند. در راهنمایی سازشی به دانش آموز کمک می شود تا بتواند خود را با خویشتن، دیگران و محیط سازگار نماید. و مجموعه فعالیت های که در این زمینه صورت می پذیرد،راهنمایی سازشی نامیده می شود.

موارد ی که فرد فاقد "خود سازگاری "می باشد،در اعمال و رفتار او نوعی عدم تعادل و نا به هنجاری مشاهده می گردد. این نا سازگاری ممکن است ناشی از اختلالات شدید عاطفی و یا عدم تعادل شخصیتی باشد، که در این صورت حالت مرضی در او مشاهده می گردد.البته در این گونه موارد نیاز به متخصصین مشهود است و لازم است به مراکز روان درمانی ارجاع گردند. دانش آموزان ای هستند که نوع ناسازگاری آنها عمیق نبوده و حالت مرضی و بحرانی ندارند.در چنین وضعیتی مشاورین و کارکنان راهنمایی مدرسه با استفاده از فنون راهنمایی و مشاوره به این گونه دانش آموزان در کسب سازگاری مطلوب کمک می کنند. قبل از اقدام به کمک به افرادی که به نحوی ناسازگاری دارند لازم است مطالعات لازم در علل و نوع آن صورت بگیرد.

اقداماتی که در مدرسه برای سازگاری دانش آموز صورت می پذیرد عبارت است از:

الف) آشنا سازی آنان با مقررات مدرسه.

ب) استفاده از استعدادهای خاص دانش آموزان و تنظیم برنامه های فعالیت فوق برنامه مطابق با استعداد های آنان.

ج) مشارکت دادن آنان در پاره ای از امور مدرسه.

د) همکاری نزدیک مشاورین با اولیای دانش آموز در رفع ناسازگاری، کمک به دانش آموزان در درک علل ناسازگاری و آنگاه کمک برای خود درمانی آنان.

و) بالاخره به کارگیری فنون تراز شده و غیر تراز شده راهنمایی در جهت کشف مشکلی که موجب ناسازگاری می گردد و تلاش در حل آنها.

4- راهنمایی تحصیلی:

تعریف: مجموعه فعالیت های که از سوی کارکنان راهنمایی برای حل مشکلات تحصیلی و انتخاب واحد های درسی و رشته های تحصیلی به عمل می آید راهنمایی تحصیلی نامیده می شود.

1- کمک به پیشرفت تحصیلی دانش آموزان:

شامل: کمک ها ی در حل هر نوع مشکلی است که مانع پیشرفت تحصیلی فرد، فرد دانش آموزان است. کارکنان راهنمایی به صورت مستمر هر دانش آموز را مورد مطالعه قرار داده و با توجه به توانایی و محدودیت آنان کمک های تحصیلی مناسب صورت می دهند. در این زمینه می توان:

الف- راهنمایی دانش آموزان به کسب عادات صحیح مطالعات درسی و غیر درسی ضروری.

ب- تدریس مطابق استعداد هر دانش آموز.

ج- کار بیشتر با دانش آموزان عقب مانده تحصیلی تا آنان با این کمکهای به توانند با حداکثر توان خود در تحصیل و دروس پیشرفت نمایند.

د- فراهم آوردن امکانات بیشتر برای گروه دانش آموزان ی که از نظر ذهنی توانایی بیشتری دارند تا آنان بتوانند در حد ظرفیت خود از برنامه های تحصیلی استفاده نمایند.

2-کمک در انتخاب مواد و واحد های درسی:

در نظام جدید آموزش و پرورش دانش آموز از بین دروس دست به انتخاب می زند. اگر در این رهگذر نیاز به راهنمایی داشته باشد لازم است با در نظر گرفتن علائق، استعدادها و مقاصد تحصیلی خود انتخابهای به عمل آورد. فعالیت های که می شود برای کمک ترتیب داد عبارتند از:

الف) شناساندن واحدهای درسی و محتوای آنها و کمک در انتخاب صحیح واحد های درسی.

ب) طرح مقررات تحصیلی و آیین نامه های امتحان ای و آگاه ساختن دانش آموزان به این گونه مسائل.

ج) مطرح ساختن و روشن کردن ارتباط بین واحد های درسی و رشته های تحصیلی در مقاطع بعدی.

د)کمک به دانش آموزان در شناخت علایق و رغبت های خود و ارتباط مواد و واحد های درسی با توانایی و رغبت آنان.

3- انتخاب رشته تحصیلی:

مقاطع تحصیلی ایجاب می کند که دانش آموزان ای که قصد ادامه تحصیل دارند از بین رشته های مختلف آموزش دبیرستانی دست به انتخاب بزنند.پس از این دوره نیز در ورود به دانشگاه و انتخاب رشته تحصیلی مناسب با توان مطرح می باشد.نقش راهنمایی کمک به فرد، فرد دانش آموزان در انتخاب رشته تحصیلی همسو با علایق و استعداد و توان و در نهایت رسیدن به شغلی که مورد دلخواه و متناسب با توانایی های هر فرد خواهد بود. برای چنین مقاصد ی اقدامات زیر از سوی کارکنان راهنمایی به عمل می آید:

الف) روشن کردن مشخصات رشته های تحصیلی و چگونگی و مقررات تحصیل در آنها.

ب) ارتباط بین تحصیل و شغل و آگاه سازی دانش آموزان از چنین ارتباط.

ج) راهنمایی دانش آموزان در جهت درک صحیح استعداد ها و علایق شخصی.

د)توجه به هدف های تحصیلی بعدی و طرح نقشه و برنامه ریزی در جهت رسیدن به این مقاصد.

ه) آینده نگری در انتخاب رشته تحصیلی.

و) در نظر داشتن امکانات در انتخاب رشته تحصیلی.

5- راهنمایی حرفه ای:

تعریف: راهنمایی حرفه ای عبارت است از تعیین یک شغل برای فرد که با استعداد، امکانات، ظرفیت و خصائص شخصیتی او سازگاری داشته باشد.محتوای این تعریف دو مورد را تداعی می کند. ابتدا این که خصوصیات جسمانی و اخلاقی و روانی فرد باید شناخته شود. دوم،شغل نیز همه جانبه مورد برسی قرار گیرد و در نهایت این دو باهم تلفیق و سازگاری داشته باشند.نظریات مختلفی در رابطه با راهنمایی شغلی به وسیله دانشمندان جامعه شناس ای و مشاوره و راهنمایی و روانشناسی ابراز گردیده است. ابن سینا می گوید: لازم است انتخاب پیشه و هنر آینده هر کودکی مطابق ذوق و استعداد و طبیعت اش باشد در این انتخاب هرگز نباید هوی و هوس را دخالت داد.

پیه رون فرانسوی یکی از روانشناسان بزرگ معاصر، راهنمایی حرفه ای را یک وظیفه اجتماعی می شناسد. او که بنیان گذار راهنمایی شغلی در فرانسه است می گوید:لازم است حرفه ای برای فرد انتخاب شود که از دیگر حرف و مشاغل با استعداد، توان و امکانات شخص سازگار و هماهنگ باشد و نیز او از انجام این کار لذت ببرد و خشنودی او حاصل آید به علاوه توزیع مشاغل چنان مناسب و عادلانه باشد که امکانات جامعه و روند منطقی آن را ممکن ساخته و رضایت یک مجتمع را تامین نماید.در تجزیه و تحلیل نظریه پیه رون دو اصل موجود است. به این معنی کسی که در امور راهنمایی حرفه ای فعالیت دارد باید شخص را کامل و دقیق بشناسد ثانیا:از مشاغل و حرف اطلاع لازم و کافی داشته باشد و در ضمن آینده نگری کرده و مطالعات دائمی در توسعه امورات را همواره تعقیب نماید.دو گونه روانشناسی در تعیین حرفه مناسب برای افراد نقش وسیعتری دارند. روانشناسی تشخیص که خصوصیات فرد را مطالعه می کند و "روانشناسی فنی" که از کیفیت مشاغل با معیارهای علمی بحث و گفتگو می نماید.

خضر ایرانمنش بازدید : 6 چهارشنبه 20 فروردین 1393 نظرات (0)

انعکاس

انعکاس احساس و متن در جلسه مشاوره، يکى از فنون مهم در نيل به اهداف مشاوره است. از طريق انعکاس، مراجع به بررسى بهتر و عميق‌تر مشکلات مى‌پردازد و به يافتن راه حل‌هاى مناسب‌تر تشويق مى‌شود. به عقيدهٔ برامروشوستروم (۱۹۶۸). مراجع در آغاز جلسه مشاوره، مشکل را از خود جدا مى‌داند و خويشتن را در ايجاد آن چندان سهيم و مؤثر نمى‌شمارد، بلکه معتقد است که ‌”او“ و يا ”آن“ و يا ‌”آنان“ براى او مشکل‌زا هستند و در نتيجه از بحث عينى و بررسى عميق مشکل و مواجهه با آن دچار وحشت مى‌شود.


مشاور در انعکاس احساسات با تأکيد بر وضع روانى مراجع، احساسات او را به‌طور عينى و با روشى صحيح بيان مى‌کند و بدين وسيله از حالت دفاعى و مقاوم مراجع تا حدود زيادى مى‌کاهد. انعکاس احساسات مراجع در جلسه مشاوره توسط مشاور، به مراجع امکان مى‌دهد تا دربارۀ عقايد و عواطف وابسته به آنها بيشتر بينديشد و به محتواى آنها عميق‌تر پى ببرد. انعکاس احساسات مراجع توسط مشاور، هم‌چنين باعث مى‌شود که رابطه حسنه مشاوره‌اى بين مراجع و مشاور زودتر و آسان‌تر بوجود آيد.


انعکاس متن با دوبارهٔ گوئى جملات و عقايد مراجع تفاوت دارد. مشاور در دوباره‌گوئى جملات مراجع، تمامى و يا بخشى از گفتار مراجع را بدون تغيير بازگو مى‌کند. در حاليکه در انعکاس متن، مشاور علاوه بر بيان گفتهٔ مراجع در قالب کلمات خودش، او را به گويائى بيشتر و تفکر دربارهٔ موضوع مورد بحث تشويق مى‌کند. مشاور در انعکاس احساسات مراجع، همچون آينه‌اى عمل مى‌کند که مراجع مى‌تواند حالات و عواطف و وضع روانى خود را در او نظاره کند. به عقيدهٔ راجرز (۱۹۵۱) انعکاس احساسات، درک و فهم مشکل از نقطه‌نظر مراجع است. يعنى در انعکاس احساسات، مشاور قادر است مشکل را به آن نحوى که مراجع مطرح مى‌سازد. بنگرد و درک کند. انعکاس احساسات را مشاور بايد بياموزد و بتدريج دريابد که مشکلات را از ديدگاه مراجع بنگرد، و آنها را به همان صورت منعکس کند. گوش دادن فعال که براى درک عواطف و گفتار مراجع لازم است، مقدمه انعکاس و روش ضرورى براى انجام آن به‌حساب مى‌آيد.

طبقه‌بندى احساسات مراجع

مشاور براى موفقيت در کارش، بايد انواع احساسات مراجع را بشناسد. طبقه‌بندى يکسانى دربارهٔ احساسات وجود ندارد و مى‌توان احساسات را به سه نوع تقسيم کرد:


اول: احساسات مثبت که عواطف سازنده و اطمينان بخش نظير شادي، امنيت، حق‌گزاري، اعتماد به‌نفس، ارزش‌مندي، عشق و محبت، خوش‌بيني، رضايت و خشنودي، و پذيرش را شامل مى‌شود.


دوم: احساسات منفى که عواطف مخرب و نگران‌کننده از قبيل رنجش، احساس گناه، ترس، افسردگي، خصومت، و عدم‌پذيرش را در بر مى‌گيرد.


سوم: احساسات دوگانه که در اين حالت انسان در يک لحظه دو احساس کاملاً متضاد مثل عشق و نفرت، شادى‌ و غم، امنيت و دلهره، نسبت به يک مورد دارد.

مشکلات انعکاس

مشاور در انعکاس احساسات و متن در جلسه مشاوره، با مشکلات گوناگونى مواجه مى‌شود که برخى از آنها عبارتند از:


۱. ناتوانى مشاور در ايجاد رابطه حسنه مشاوره‌اي، که در اين صورت انعکاس به بازگو کردن متن تبديل مى‌شود


۲. ناتوانى مشاور در درک کامل احساسات و متن گفتار مراجع، که در اين صورت، انعکاس به‌طور نادرست انجام خواهد گرفت و مشکلاتى را موجب خواهد شد


۳. عدم آمادگى مراجع براى پذيرش عواطف بيان نشده يا عواطفى که مراجع از آنها آگاهى کامل ندارد و از طريق انعکاس از آنها مطلع مى‌شود


۴. تعيين زمان صحيح و مناسب براى انعکاس


۵. مشاور در انعکاس کم و بيش قسمتى از ارزش‌هاى خود را نيز وارد عمل مى‌کند و انعکاس تا حدودى حالت موافقت يا مخالفت با مراجع بخود مى‌گيرد


به نظر پرتر (۱۹۵۰) مشاور در انعکاس احساسات با مشکلات زير مواجه مى‌شود:


۱. گاهى مشاور بجاى انعکاس عواطف و احساسات مراجع، فقط گفتهٔ مراجع را عيناً تکرار مى‌کند


۲. در مواردى مشاور نمى‌تواند احساسات مراجع را به همان اهميتى که او اظهار مى‌دارد، منعکس سازد. احساسات درک‌شده از طرف مشاور نبايد ضعيف‌تر و يا قوى‌تر از آن حدى باشد که مراجع ابراز مى‌کند. بلکه احساسات منعکس‌شده بايد هم‌سطح با احساسات مراجع باشد


۳. گاهى مشاور از گفتار و احساسات مراجع برداشت نادرستى مى‌کند و آن را منعکس مى‌سازد و موجبات نگرانى مراجع را فراهم مى‌آورد


به نظر گينات (۱۹۶۵) (Ginott) گاهى اوقات مشاور به جاى انعکاس احساسات مراجع، به بازگو کردن واقعه و يا بيان متن گفتار او مى‌پردازد؛ و زمانى به‌ جاى توجه بر جزئيات رفتار مراجع، به ارائه پاسخ‌هاى مبهم و کلى اکتفاء مى‌کند. در هر کدام از اين موارد، مشاور آن‌طورى که بايد و شايد مراجع را درک نمى‌کند و عمل انعکاس احساسات را به‌خوبى انجام نمى‌دهد. (براى اطلاع بيشتر به کتاب فنون تربيت کودک مراجعه کنيد.)

محاسن انعکاس

اولين حس انعکاس آن است که مراجع در مى‌يابد که احساس و گفتارش توسط مشاور به‌خوبى درک و پذيرفته شده است. احساس پذيرش نيز به نوبهٔ خود، مراجع را تشويق مى‌کند تا بهتر و عميق‌تر به بررسى مشکل خود بپردازد. هم‌چنين احساس پذيرش، تا حد زيادى از مقاومت مراجع در جلسهٔ مشاوره مى‌کاهد.


بر اثر انعکاس احساسات هم‌چنين شناسائى و تغيير رفتار نامناسب مراجع تسهيل مى‌شود. اگر مراجع احساس کند که مشاور با همدلى کامل به حرف‌هايش گوش فرا مى‌دهد و به‌درستى او را درک مى‌کند، پس از ايجاد اعتماد به مشاور، به بحث عميق دربارهٔ رفتار و احساسات خود خواهد پرداخت که نهايتاً به شناسائى کامل جوانب مختلف زندگى و سپس به تغيير در عادات و رفتارهاى نامطلوب او منجر خواهد شد. ديگر آنکه بر اثر انعکاس احساسات و متن شرايطى فراهم مى‌آيد که مراجع به ارزيابى اعمال و رفتارش تشويق مى‌شود و مسؤوليت مهمى در جلسه مشاوره به منظور تغيير رفتار بر عهده مى‌گيرد. با طرح جملات ناتمام نظير ”تو احساس مى‌کنى که ...؟، تو فکر مى‌کنى که ...؟، و تو معتقدى که ...؟“ مراجع پى مى‌برد که خود او تا حد زيادى در ايجاد و تداوم مشکلش مسؤول است و هر وقت بخواهد و تلاش کند مى‌تواند در رفع آن موفق شود.


نهايتاً انعکاس صحيح، مراجع را متقاعد مى‌سازد که او مى‌تواند تصميم گيرندهٔ خوبى باشد. زيرا در انعکاس، پند دادن وجود ندارد و خود مراجع به يافتن راه‌حل براى مشکل تشويق مى‌شود. لذا، مراجع بتدريج در مى‌يابد که شخصاً بايد تصميم بگيرد و به انتظار ديگران ننشيند. از اين‌رو، يکى از اهداف مهم مشاوره که ايجاد تحرک و خود - رهبرى در مراجع است به‌وقوع مى‌پيوندند.

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 4
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 6
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 5
  • بازدید سال : 20
  • بازدید کلی : 397